داستان های جذاب و خواندنی | ||
|
عابدی چندین سال عبادت می کرد. در عالم رویا به او خبر دادند که خداوند مقدر فرموده است نصف عمرت فقیر باشی و نصف دیگر غنی. حال اختیارش با خود توست که نصف اول را انتخاب کنی یا دوم .در عالم رویا گفت: زن صالحه و عاقلی دارم، با او مشورت کنم.
زن گفت: نصف اول را غنی انتخاب کن. به مروردر زندگی اش نعمت فزونی یافت ، زن گفت: ای مرد وعده خداست، همین طور که خدا نعمت می دهد تو هم انفاق کن. او هم چنین کرد. نصف عمرش گذشت منتظر بود تا فقر بیاید اما فرقی نکرد. همین طور نعمت خدا بر او جاری بود، به او خبر دادند تو تشکر کردی ما هم زیاد کردیم.شکر مال انفاق است چنان که کفرانش روی هم گذاشتن است. نظرات شما عزیزان:
ممنون که به من سر زدی
نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد
باده خرم عید است که در ساغر شد روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد عید سعید فطر بر شما مبارک
این روزها زل میزنم تو چشمانم،
خودم را بهانه میکنم برای خنــــــدیدن.. قدم میزنم پا به پـــــای خودم، ودستم میگیرد دست دیگرم را... تــــــــــا گم نشوم میان این همه تنهــــــــــایی... برچسبها: |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |